«وَإِنْ مِنْکُمْ إِلاَّ وارِدُها کانَ عَلى رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیًّا ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَنَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیها جِثِیًّا؛[1]و هیچکس از شما نیست مگر اینکه در آن وارد مىگردد این امر همواره بر پروردگارت حکمى قطعى است آنگاه کسانى را که پرهیزگار بودهاند مىرهانیم و ستمگران را به زانو درافتاده در [دوزخ] رها مىکنیم.»
این آیه شریف از آیاتی است که مفسران دیدگاههای متعددی در تفسیر آن ارائه دادهاند.
اختلاف تفاسیر به معنای سه کلمه در این دو آیه برمیگردد: اول؛ مخاطب ضمیر «منکم» کیست؟ آیا مشرکان مکه مخاطب است و در آیه التفات صورت گرفته است و یا همه مؤمنان و کافران مخاطب است؟ دوم؛ کلمه «واردها» که از ورود است به معانی دخول است یا عبور و اشراف؟ سوم؛ کلمه «اتقوا» به چه معناست؟ آیا مراد عالیترین مراتب تقوا مراد است یا پایینترین آن که تقوای از شرک و بتپرستی است؟ در اینجا این دیدگاهها را به اختصار بیان میکنیم.
1. از وقایع مهم قیامت که در این آیه به آن تصریح شده، این است که در قیامت همه مردم از مؤمن و کافر بدون استثنا وارد جهنم خواهند شد و وضعیت آن را مشاهده خواهند کرد؛ ولى خدای متعال مؤمنان را فوراً از آنجا نجات داده، کافران را در آن جا باقى خواهد گذارد. (دیدگاه اکثر مفسران)
شاید سرّ اینکه مؤمنان هم جهنم را خواهند دید، این باشد که بدانند که عذاب الهى چگونه است و از اینکه اهل عذاب نیستند خوشحال باشند و این افزون بر شادمانى، برخوردارى از نعمتهاى بهشتى است. و همانگونه که در روایات آمده آتش بر آنها سرد و سالم مىشود و نور آنها شعله آتش را تحت الشعاع قرار مىدهد.
به علاوه آنها چنان سریع و قاطع از آتش مىگذرند که کمترین اثرى در آنها نمىتواند داشته باشد. همانگونه که در حدیثى از پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نقل شده است که فرمود:
یرد الناس النار، ثم یصدرون باعمالهم، فاولهم کلمع البرق، ثم کمر الریح، ثم کحضر الفرس، ثم کالراکب، ثم کشد الرجل، ثم کمش؛ مردم همگى که وارد آتش (دوزخ) مىشوند، سپس بر حسب اعمالشان از آن بیرون مىآیند. بعضى همچون برق، سپس کمتر از آن همچون گذشتن تندباد، بعضى همچون دویدن شدید اسب، بعضى همچون سوار معمولى، بعضى همچون پیادهاى که تند میرود، و بعضى همچون کسیکه معمولى راه مىرود.
از این گذشته، دوزخیان نیز از مشاهده این صحنه که بهشتیان با چنان سرعتى مىگذرند و آنها که مىمانند مجازات بیشترى مىبینند.
طبق برخى روایات، مؤمنان هم وارد جهنم مىشوند؛ ولى عذاب آن را نخواهند چشید و مانند آتش نمرود که بر ابراهیم سرد و سالم شد، جهنم هم براى مؤمنان چنین خواهد بود، مؤمنان فقط عذاب اهل جهنم را مشاهده خواهند کرد. ابو سمیه مىگوید: ما در باره کلمه «الورود فی جهنم» اختلاف داشتیم. گروهى میگفتند: مؤمن داخل دوزخ نخواهد شد و گروهی مىگفتند: همه مردم داخل جهنم خواهند شد و پس از آن خداى توانا افراد با تقوا را از آن نجات مىدهد. این اختلاف بود تا اینکه با جابر بن عبد اللّه ملاقات نمودم و درباره معنای کلمه (وارِدُها) از او جویا شدم. او با دو انگشت خویشتن به دو گوش خود اشاره کرد و گفت: این دو گوش من کر شوند اگر از پیامبر اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نشنیده باشم که فرمود: مقصود از کلمه «الورود» که کلمه «وارِدُها» از آن مشتق شده، دخول در دوزخ است. هیچ شخص نیکوکار و انسان بدرفتارى نیست، مگر اینکه داخل دوزخ خواهد شد؛ ولى آتش دوزخ بر مؤمنان سرد و سلامت میشود، همانگونه که بر حضرت ابراهیم علیه السّلام سرد و سلامت شد، سپس خداى مهربان افراد باتقوا را از دوزخ نجات مىدهد و افراد ظالم را در دوزخ واگذار خواهد کرد.
در برخى روایات هم آمده که مدت درنگ مؤمنان در جهنم متفاوت خواهد بود، بعضى به سرعت برق و بعضى به سرعت باد و بعضى به سرعت اسب تندرو و بعضى با سرعتهاى کمتر، از آن جا دور خواهند شد.
جابر از حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله روایت نموده که: بهشتیان بعضى از بعضى پرسند که حق سبحانه ما را وعده فرموده بود که «وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وارِدُها» پس چگونه بود که ما آتش را ندیدیم؟ ملائکه گویند: به درستى که شما وارد آن شدید؛ اما آتش به سبب نور ایمان شما فرو نشست.
در آیهاى از قرآن کریم آمده که مؤمنان از جهنم دور نگهداشته مىشوند:
إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ[2] بىگمان کسانى که قبلاً از جانب ما به آنان وعده نیکو داده شده است از آن [آتش] دور داشته خواهند شد.
منظور این آیه این است که آنان اهل جهنم نیستند و این مانع از آن نیست که آنان نیز در آغاز وارد جهنم شوند و بىآنکه عذابى احساس کنند از آن بیرون آیند.[3]
ملای رومی در این بار گوید:
مصطفى فرمود از گفت جحیم کو بمؤمن لابهگر گردد ز بیم
گویدش بگذر ز من اى شاه زود هین که نورت سوز نارم را ربود
پس هلاک نار نور مؤمن است ز آنکه بىضد دفع ضدّ لا یمکن است
نار ضدّ نور باشد روز عدل کان ز قهر انگیخته شد این ز فضل
گر همى خواهى تو دفع شرّ نار آب رحمت بر دل آتش گمار
چشمه آن آب رحمت مؤمن است آب حیوان روح پاک محسن است
[1] . مریم، آیه 71-72.
[2] . انبیاء، آیه101.
[3] . کوثر، یعقوب جعفری، ج6، ص535؛ مفاتیح الغیب، فخرالدین رازی، داراحیاءالتراث العربی، بیروت، 1420قمری، ج21، ص558